شمعدانی هاے لب تاقچــه دلــ

با چـراغ ِ تـو خـــانه روشـن مـی شود ..

شمعدانی هاے لب تاقچــه دلــ

با چـراغ ِ تـو خـــانه روشـن مـی شود ..

0011

جمعه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۰۴ ق.ظ
تـا کـی غـــــروب جمعـــــه ببینـــمـ کــه مـــادرمـ

یک گوشه بغض کرده که این جمعه همـ گذشت ...

  • خانومـ ِ میمـ

نظرات  (۷)

  • نــَفـْـسَ‍ـ مْ‍ــ...
  • از این جمعه ها خیلی باید بگذره تا ما با لیاقت تلقـــی بشیمـ ... انتظار اینجور مواقع

    همـ شیرینه همـ غریب ...
  • نــَفـْـسَ‍ـ مْ‍ــ...
  • آره عزیزمـ رسیدمـ خونه ... هنوزمـ دندونامـ درد میکرد از بس فشار داده بودمـ به همـ!

    تو راحت رفتی؟!

    ای بابا از اینجور آدما زیادن رفیق ... زیـــــــــــاد ...
    پاسخ:
    خدا رو شکر رسیدیمـ خونه ..
    این جمعه هم گذشت و هنوز اندر خم همان کوچه ایم ..
    سلام خانم گل

    نقل مکان کردی؟

    به سلامتی .

    شاید این جمعه...گذشت.....شاید جمعه دیگر بیاید
    این جمعه و جمعه های دیگر بهانه است،
    آدم بشویم، سه شنبه هم می آید...
    پاسخ:
    حرف حساب محضرا جواب ندارد ...
    چـرا گرفته دلت، مثل آنکه تنهایی!
    چقدر هم تنــها
    خیال می کنـم
    دچار آن رگ پنهان رنـگ ها هستی
    دچار یعنی
    عاشق..

    و فکر کن که چه تنهاست
    اگر که ماهــی کوچک، دچارآبی دریای بیکران باشد
    چه فکر نازک غمناکی

    +تا نوشتهـ هات خوندمـ یاد این شعر سهراب افتادمـ

    +جمعهـ ..
    پاسخ:
    سلامـ عزیزمـ ..
    سلامـ .. !!

    +روز بابات ویجهـ مبارکـ :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">