شمعدانی هاے لب تاقچــه دلــ

با چـراغ ِ تـو خـــانه روشـن مـی شود ..

شمعدانی هاے لب تاقچــه دلــ

با چـراغ ِ تـو خـــانه روشـن مـی شود ..

۱۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

 

 من نه آن موقع که یک هفته مانده بود به کنکور استرس داشتمـ ، نه شب ِ کنکور ، نه آن روز

 دوست داشتنی و شکوه ناک ِ کنکــور که رفتیمـ دانشکده علومـ اجتماعــی و بچه ها بودند و

 بعد رفتیمـ سر کلاس و صندلـی و مراقب و برگـه ها و .. من حتـی سر کنکور همـ سرخوش ِ

 سرخوش بودمـ .. و کلا با این مقوله وحشت انگیز کنکور خیلی حال کردمـ چه آن اول ها کـه

 کلـی لذت درس خواندن می دوید زیر پوستمـ و چه بعد ها که کمی اوج سختی و حجمـ زیاد

 درس هـا را بـا تمـامـ وجود چشیدمـ ، اما در تمـامـ این لحظـات آرامـ بودمـ .. خیلـی خوشحال

 خیلـی خیلـی  یعنی من یادمـ نمی آید که در تمامـ این دوازده سال ِ تحصیلـی انقدر مدرسه

 و درس را دوست داشته بوده باشمـ! .. و اصلـا به این مقولـه وحشت انگیـز کنکــور اعتقادی

 نداشتمـ و ندارمـ ، که این همه سال درس خوانــدن ِ آدمـ بند ِ به یک شب و چهــار ســاعت

 آزمونـی باشـد کـه کلـی غـول شده بـرای همـه .. به خاطر همین از همان اول با خودمـ قرار

 گذاشتمـ که اگر لذت نبردمـ از درس خواندن .. به خودمـ استراحت بدهمـ ..

 سال کنکور ، سال ِ خوبی ست بستگـی به نگاه و جهان بینی آدمـ دارد .. این را برای مهر و

 حال و هوایش می نویسمـ ، برای کنکوری های امسال هرچند که باید همان اوایل تیر شروع

 می کردند .. اما مهر شروع ِ جدیدیست برایشان .. یک شروع پُر انرژی ..

 + دانشگاهمان قشنگ است .. پُر از زیتون و چنار .. ! ترمـ ِ بهمنی شدیمـ!

 

  • خانومـ ِ میمـ

 مسافر سفر ِ چین زلف ِ توست دلمـ ،

 بیا به جان ِ محبت ،

 به جان ِ عشق ،

 نگاه دار دلـی را که بُرده ای به نگاهـی ..

 + السَلامُـ علیکَ یا وَعدَ الله الذی ضَمِنَه

 

  • خانومـ ِ میمـ

 من جایـی میان صحن جامع رضوی ماندمـ ، وسط نماز جماعت های حیاط .. جایـی بین کاشـی های

 فیروزه ای ، بین آیینه کاری ها ، فرش ها .. جایـی بین فراز های جامعه کبیره ، مسجد گوهرشاد ..

 چراغانـی های حرمـ .. بین "السلامـ علـی علـی ابن موسی الرضا المرتضی .. " .. من اصلا مـُردمـ

 بین این ها ..

  • خانومـ ِ میمـ

 .. شاه ِ خراسان دعوت کرده اند ..

  حکماً مـی دانند توی دلمـ چه خبر است ..

 

 +بـوی هجرت می آید

  بالش من پُر از آواز ِ پَر چلچله هاست

  و ترنگا ترنگ زنگ کاروان است.

  و تو نمی دانـی که صبح سفر چه صفایـی دارد ..

 

 + نایب الزیاره دوستان خواهیمـ بود اگر خدا بخواهد ..

    کامنت ها مطالعه می شود .

 

 

  • خانومـ ِ میمـ

 یک آقای شریفـی نامـی هستند که دوست دایـی ما نیز هستند و در سازمان سنجش نیز هستند ..!

 ایشون فرمودند که آرشیتکتـی شدیمـ .. دانشگاه ِ شریعتـی .. =)

 

  • خانومـ ِ میمـ

 باز عطر سیب و بوی بهار و شمیمـ و یاس

 بــر بـارش دوباره کــوثـــر اشــاره داشــت

 این بار حــق به دامن موســـی عطا نمود

 آن کــوثـــری که بال ملک گاهواره داشت

مطمئنمـ که خدا به هرکس که دختر می دهد او را جور دیگری دوست دارد ..

یک جور ِ قشنگ .. مثل پیامبـر ، که حتـی برای َ ش گفت انا اعطیناک الکوثر ..

گفت خیر کثیر .. خیر تمامـ نشدنـی ..

+ روز ِ قشنگتون مبارکـ!

 

  • خانومـ ِ میمـ

از تمامـ دریا همین غروب هایش را دوست دارمـ و یک چیز دیگر ، آن افقی که می رود آن دوردست ها

وصل می شود به آسمان .. رویای عجیب انگیز کودکـی هایمـ بود و الان از رویا های محالمـ که برومـ آن

طرف دریا .. روسیه . آن طرف دریا که همیشه ی خدا بی نهایت است و دستمـ نمی رسد برومـ ببینمـ

آن طرفش چطوریست اصلا .. اصلا ساحل آنطرف همـ مثل اینجاست ؟!

 

  • خانومـ ِ میمـ

 .. امشب ، مدینه ، یک جایـی توی بقیع ، فرشته ها حتمـا روضه دارند ..

 روضـه امامـی غریب .. که شیعیان َ ش را حتـی پشت پنجره های ِ مزارش همـ راه نمـی دهند ..

 

  • خانومـ ِ میمـ

امروز 31 آگوست روز وبلاگ نویسـی ست .. و از رسمـ ُ رسومـ! این روز اینه که هرکس پنج وبلاگ رو معرفـی

می کنه .

بعلـه دیگه ، حالا من اول شما رو دعوت می کنمـ وبلاگ هایـی رو که معرفـی می کنمـ دیدن فرمایید! و بعد

دعوتتـون می کنمـ که شما همـ رسمـ ُ رسومـ! این روز رو بجا بیارید!

با تشکـر!

چند پیکسل کتاب : اینکه آدمـ بتونه لحظه های طلایی کتاب هایی ُ که می خونه با دیگران به اشتراک بذاره

لذتبخشه.خوبی این وبلاگ اینه که همه می تونن شرکت کنند . کافیه با دوربین گوشیتون از صفحه کتاب

عکس بگیرین و براشون ایمیل کنین ..

وبگاه ِ لینک زن :لینک زن پر از زنانه نویسی ست ، اگر فقط نیمـ ساعت اونجا بچرخین پر می شین از حس

هنـر های دلبرانه ..هدف لینک زن بازنشر مطالب وبلاگ هایی ست که توسط بانوان اداره می شه .. با همه

کمـ و کاستـی ها و نقد هایی که بهش وارد هست و نیست .. فضای دلنشینی برای خانومـ هاست ..

یک رب مانده  : یک وبلاگ گروهـی ِ داستان نویسی ست .. گاهـی دنبال می کنمـ مطالبش را ..

تلنگر : این وبلاگ را بخاطر "کمـی قرتی باشیمـ " هایش می خونمـ .. جان ِ من یه نگاه بندازین .. کلـی چیز

میزای ذوق برانگیز می بینید ..

نقاش ِ فقیر : تا آنجا که رطلاع دارمـ توسط یک طلبه اداره میشه . یک سبک خاص و خلاقانه دارد ..

  • خانومـ ِ میمـ

فرصت کوتاه بود ، به قدر یک فاتحه و چند آیه قرآن .. شرمنده حتـی نشد چند قطره آب بریزمـ روی سنگ

مزارت ..نمی دانمـ کسی نیست توی این دنیا که گاهـی بیاید اینجا کمـی خاک های قبرت را بروبد ..

نمی دانمـ آشنایـی ، فامیلـی ؟! نکند از تمامـ دنیا یک تاریخ تولد مرا رسانده به این قبر که از بین این همه

آدمـ ، من بشومـ کس ِ تو .. البته اصل ِ اصلش تو بشوی کس ِ من .. منمـ که بـی کس افتاده امـ اینجا روی

زمین ِخدا و گاهـی گمـ می کنمـ راه را .. و مگر نه اینکه اگر گمراه باشی در واقع بـی کس می شوی ..

شاید تو یک نقطه ی اتصالـی برای من .. که گـاهـی که راه گمـ می کنمـ بیایمـ اینجا پیش تو .. تو راهـی

برای من باز کنـی .. تو پیش خدا برایمـ وساطت کنـی .. که فلانـی خیلـی بی کس است اون پایین ..

که فلانـی را بخاطر من نگاه َ ش کن ..

مـی شود حالا که من این پایین شده امـ کَس ِ تو ، تو اون بالا بشوی کَس ِ من ، دوست ِ آسمانـی امـ ؟!

 

  • خانومـ ِ میمـ