از امامی غریب می خواند
گوشه خانه دختـــری تنها
دارد اَمن یجیب می خواند ..
+.. امشب بـــانو مهمان دارند ..
+ التماس دعا ..
از امامی غریب می خواند
گوشه خانه دختـــری تنها
دارد اَمن یجیب می خواند ..
+.. امشب بـــانو مهمان دارند ..
+ التماس دعا ..
شقّ القمری دیگر ..
+ راز خلقت همـه پنهان شده در عین علــی است
کهکشان هـا نخی از وصله ی نعلین علــی است
نزدیکتر از خودمـ به منی .. و من حتی از خودمـ همـ دورمـ و از تو حتی تر ..
و تو هـی بر من شفقت می کنی و فراخوان بخشش می دهـــی و من همیشه
شرمنده ..
.. می بینی ؟! من ِ نازک نارنجی می آیمـ در برابر جبروت تو و از تو می خواهمـ
که به من رحمـ کنی ..بر ضعف بدنمـ و پوست نازکمـ و باریکی استخوانمـ که جز
تو کسی را ندارمـ* ..
.. تو همانی که من می خواهمـ پس تو همانمـ کن که خود می پسندی ..
* بخشی از دعای کمیل حضرت ِ مـــاه ..
+ این شبا دلتون که شکست .. اشکتون که جاری شد ما رو همـ دعا کنید .. شاید دعایتان در حقمان
مستجاب شود ..
دریـــاب کار مـــــا که نه پیداست کار عمــــر
.. کاش خواب می دیدمـ .. شما را .. که خبر رسیدن قاصدکمـ را می دادید ..
آن وقت روز هایمـ پر می شد از دلگرمـی .. روز هایی که حسابی خالی ست
از ظهور شما .. زیر لب با بغض هی برای خودمان می خوانیمـ :
دارد زمان آمدنـــت دیر مــــی شود
دارد جوان سینه زنت پیر می شود ..
بگفت از دلــ تــو می گویـی من از جان
. . .
بـــگـفتــــا گـــر نیـــابـــی ســـوی او راه
بگــــفت از دور شــــاید دیـــد در مـــاه
بگفتـــــا دوری از مـَـه نیست درخــــور
بگــــــفت آشفتــــه از مـــه دور بهتــــر
+و مَن عَشَّقَ فَعَفَّ وَ کَتَمـَ ثـُمـَّ ماتَ ماتَ شَهیداً ..
+ بله را گفتـی ؟! حالا وقتش َ ست که پای حرفت بایستی .
ببین چقدر مهربان َست که خودش به یادت می آورد ..
وگرنه تو همان فراموش کاری هستی که :
انَّ الانسانَ لِـرَبــِّه لَکـَـنُود ..
+ بیا و سپاس گزارش باش که تنها اوست شایسته َش ..
یک وقت ها آنقدر برای خودمـ آسمان و ریسمان می بافتمـ تا ته دلمـ را راضی کنمـ
به اینکه برای رضای خود ِ خودش درس می خوانمـ ٬ که خودمـ خسته می شدمـ ..
اما یک روز یک فکر لطیف ته دلمـ را روشن کرد ٬ مثل آن صبح هایی که می ایستیمـ
توی حیاط مدرسه و دعـــای عهد می خوانیمـ و نسیمـی لطیـــف می وزد و بـــاد
انگار که روشنمان می کند .. مثل همان وقت ها .. یک فکر لطیف :
یک روز در آن دولت رویایی شاید گوشه کوچکی از این دنیا من به کارتان آمدمـ ..
شاید توفیق داشته باشمـ تا با تخصصمـ گره ای از کاری بگشایمـ ..
+ یک نفس راحت ..
+اینجا : وضوی صفر و یک ها
چون عود گو بر آتش سودا به سوزُ ساز
+ حلول ماه برکت و رحمت مبارکـ!