شمعدانی هاے لب تاقچــه دلــ

با چـراغ ِ تـو خـــانه روشـن مـی شود ..

شمعدانی هاے لب تاقچــه دلــ

با چـراغ ِ تـو خـــانه روشـن مـی شود ..

۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است

اندکی بی خیال بیا و

 

کمی آهسته .. حتی به خواب ِ راه .. برو!

 

رفتن تقدیر تخطی ناپذیر اولاد آدمی ست ..

 

+ جواب پست قبل را خدا داد : "بی تردید من بر شما از عذاب روزی بزرگ می ترسمـ .. "

 

  او خودش بیشتر به فکر است .. 

  • خانومـ ِ میمـ

لطــیفـــ! .. سوره ی مرسلات َ ت آنقدر کوبنده بود که چند دقیقه خیره امـ کند به زمین ..

 

رحـیـــمـ! .. من می ترسمـ ..

 

عـــزیــــز! .. هوایمـ را داری ؟!

  • خانومـ ِ میمـ
حذف شد !
  • خانومـ ِ میمـ

از راه ابریشمـ ، پروانه ها را

 

به بردگی بردیمـ

 

و این شال کشمیری در بـــاد

 

رویای پــرواز هزاران پروانه است ،

 

که به موهــایت می نشیند ..

 

+ محمد حسین ابراهیمی

  • خانومـ ِ میمـ
گوشه ای آرامـ گرفته ..

اینجا ٬در نگاه ِ من ..

وقتی به گلدسته های قد کشیده مسجد ٬

زل می زنمـ ٬ از این بالا ..

شب ها اگر نگاهش نکنمـ ٬

انگار کن که خوابمـ نمی برد ..

  • خانومـ ِ میمـ
تا صُبح گریه می کنمـ ُ غنچه می دهند

گــُل های ریــز صـورتـی روی بــالشمـ ..

+ یعنـی می شود به همین زودی ٬

آمدنت را جشن بگیریمـ ..

  • خانومـ ِ میمـ