0046
دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۵۳ ب.ظ
من ٬ کوچک ِ تنهای تو نشسته امـ این پایین .. و تو " أقربُ الیهِ مِن حَبل الوَرید .. "
نزدیکتر از خودمـ به منی .. و من حتی از خودمـ همـ دورمـ و از تو حتی تر ..
و تو هـی بر من شفقت می کنی و فراخوان بخشش می دهـــی و من همیشه
شرمنده ..
.. می بینی ؟! من ِ نازک نارنجی می آیمـ در برابر جبروت تو و از تو می خواهمـ
که به من رحمـ کنی ..بر ضعف بدنمـ و پوست نازکمـ و باریکی استخوانمـ که جز
تو کسی را ندارمـ* ..
.. تو همانی که من می خواهمـ پس تو همانمـ کن که خود می پسندی ..
* بخشی از دعای کمیل حضرت ِ مـــاه ..
+ این شبا دلتون که شکست .. اشکتون که جاری شد ما رو همـ دعا کنید .. شاید دعایتان در حقمان
مستجاب شود ..
- ۹۱/۰۵/۱۶
مرا ببخش
بخاط درهایی که زدم و خانه تو نبود...