0213.
پنجشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۵۸ ب.ظ
داشت رجز می خواند :
لا تَجزعی نفسی فـَکل فان
الیــَومـ تلقیــن ذری الجَنــان 1
تو که مرگ برایت اَحلی مِن العَسَل است باید همـ اینطور رجز بخوانی حضرت ِ والا ، آبروی پدر را همه جوره
حفظ کرده ای! +
+ مادرت "اِن یکـــاد" مــی خوانــد
پسر مجتبی چه یَل شده است2
1. بی تابی نکن که هر نفسی رفتنی ست
و امروز خدایی را که صاحب بهشت هاست ملاقات می کنی
2. یوسف رحیمی
- ۹۳/۰۸/۰۸
اما به پای حسین شیرین تر از عسل ...