0207. یا لطیف !
دلمـ می خواست بگویمش : استاد! همیشه ی خدا توی گوش ما برایمان خوانده اند ،خدای مهربان ،کریمـ ،
رحیمـ ، لطیف .. ما خدا را همیشه به فضلش می خوانیمـ ، به مهربانی بی حدّش ، به صفت صفـح * .. ما
برای این گناه نمی کنیمـ که از فضــل بی نهـایت َش خجالت می کشیمـ نه چون ما را به آتش می اندازد و
می سوزاند .. که او اصلا آتش ندارد و همه خوبـی ست .. و ما از خوبی بی نهایتش خجالت می کشیمـ از
بزرگــوار بودنش خجالت می کشیمـ و سعی می کنیمـ گناه نکنیمـ .. توی دعا های قشنگ امامـان مهربانی
می خوانیمـ : خدا جان ! اگر ما را جهنمی کنی ، ما پیش جهنمیان می گوییمـ که تو را دوست داریمـ .. که
محبت تو توی قلبمان است ، که قلبی که محبت تو درونش باشد ، قلبی که به فضل تو امید دارد ، سوزانده
نمی شود .. که اگر من شایستگی ندارمـ تو که شایسته ی فضل و بخشش هستی ..
پ.ن : می گویند خدا به گمان بنده با او رفتار می کند .. ما گمانمان به تو گمان فضل است .. گمان رحیمـ
.. گمان لطیف .. لطیف .. لطیف ... یـــا لطیف !
* صفح : نه تنها از گناهت می گذرد بلکه با احسان با تو رفتار می کند صفحه را بر می گرداند ، انگار نه
انگار که گناه کرده ای. جای گناهانت ، نیکی برایت می نویسد .
- ۹۳/۰۷/۰۸