0185
"فَـلَمّا اَتاهَا نُودِیَ مِن شاطِئِ الوادِ الاَیمَن ِ فی البُقعَــةِ المُبارَکَةِ مِنَ الشَّجَـرَةِ اَن یا موسَی
اِنِّی اَنَـا الله ُ رَبُّ العلَمینَ " (1)
با هر بار خواندن این آیات روحمـ در کشاکش این عاشقانه مسحور می شود ، شک ندارمـ
این باشکوه آیه از آن هاست که آدمـ باید قالب تهی کند از شنیدنش ..
فکر کن! به موسی (ع) فرموده : منمـ پروردگار جهانیان! .. حال ِ موسی (ع) ؟!.. چطور تاب
آورده ؟! از مجهولات تاریخ است که تا همیشه فکرمـ را مشغول می کند ..
موسی (ع) عزیز کرده َ ش بود(2) .. من حتی تصورش همـ _هر چند در تصور نگنجد_ ویرانمـ
می کند .. تاب نمی آورمـ .. می چکمـ ..
(1) پس همین که (موسى) به نزد آن (آتش) آمد، (ناگهان) از جانب راست آن درّه، در آن منطقه مبارک و
خجسته از (میان) یک درخت، ندا داده شد که اى موسى! همانا منمـ پروردگار جهانیان 30 قصص
(2) وَاصطَنَعتُکَ لِنَفسی .. و تو را برای خودمـ پروردمـ 41 طه
- ۹۳/۰۱/۲۶
هه... من بودم (!!!) زهی خیال باطل..