0174.
بار ها بهش فکر کردمـ ، بار ها سعی کردمـ زندگـی ش کنمـ ، بار ها گریه َ ش کردمـ . حالا مطمئنمـ
ماندن دشــوار تر از رفتن است . ماندن فقط از پس یک روح زنــانه برمی آید . حالـا دیگر شـک ندارمـ
ماندن یک رسالت زنـانه است . ماندن و زندگـی کردن اما سخت آدمـ را می سازد ، باید بارها و بارها
پای َ ش شهید شوی . مثلا پای بی تابی رباب .. پای یک سه سالگـی لطیف .. پای بی حرمتی ها
پای قبر حسین (ع) .. پای قبر حسین (ع) .. پای قبر حسین (ع) ..
صبوری َ ت را شکر دختر علـی (ع) ..
- ۹۲/۱۰/۰۲
گفتند:چرا چنین می کنی؟
گفت:
چون مرا میسر نیست با کام او/عشق بازی میکنم با نام او