0099.تا عهد تو در بستمـ عهد همه بشکستمـ ..
دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۲۰ ب.ظ
مرد آرامـ بود .. مطمئن ..
از پله های هواپیما که پایین می آمد ،
پرسیدند چه حسی داری .. ؟!
گفت : هیچ ..
+ خدایش بیامرزد ..
- ۹۲/۰۳/۱۳
مرد آرامـ بود .. مطمئن ..
از پله های هواپیما که پایین می آمد ،
پرسیدند چه حسی داری .. ؟!
گفت : هیچ ..
+ خدایش بیامرزد ..
گفت "پیش آن درخت برو
بگو امامت صدایت می کند"
با خود گفتم یعنی دارد مرا دست می اندازد؟!
تا درخت را خطاب قرار دادم
دیدم با ریشه از خاک بیرون آمد
و خود را به موسی بن جعفر رساند!
.
.
.
التماس نور و باران[گل]