0012
جمعه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۱، ۰۹:۰۸ ب.ظ
بصیرتمان که تاب برنداشته . ما درست است که در روزگار فتنه ٬ مثل خیلی ها آجر به
سرمان نخورده ٬ اما هر روز و هر شب ٬ در کوچه پس کوچه خیابان های حقیقی و
مجازی ٬ سهمیه خونِ دل را به جگرمان می چشانند . آن همـ نه با قطره چکان ٬ یک بار
با قیف و بار دیگر به ضرب غلاف . و سیلی خوریمـ ٬ سر سفره ای که نشستن پای آن ٬
عشق به سیّد علی ست . ما هنوز همـ از ته مانده های سهمـ الارثمان ٬ به جرمـ دفاع
از ولایت ٬ بین در و دیوار مظلومیت ناله یا مهدی ادرکنی سر می دهیمـ ...
+دزدی از : کاش می شد خدا را بوسید ...
+دلمان تنگ شده بود برای دو کلامـ حرف حساب .. دوکلامـ حرف دل .. راستش بیش از هر چیز دلمان
گرفته بود ..
- ۹۱/۰۳/۱۲