شمعدانی هاے لب تاقچــه دلــ

با چـراغ ِ تـو خـــانه روشـن مـی شود ..

شمعدانی هاے لب تاقچــه دلــ

با چـراغ ِ تـو خـــانه روشـن مـی شود ..

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

 تند و تند راهی کربلایند . هی پیغامـ و پیامک و عکس . خداحافظی و التماس دعا ها و سلامـ ها را

 می دهیمـ دستشان . و ان یکاد می خوانیمـ پشتشان . راهی می شوند . خیلی هایشان الان در

 راهند . خیلی هایشان فردا .

 راهی ِ شان می کنیمـ و بغض می کنیمـ از بی لیاقتی . از دل ِ سوخته . حافظی که باز می کنیمـ و

 نوشته " بی دلی در همه احوال خدا با او بود / او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد "

 

 چرا این مسافر ها تمامـ نمی شوند . چرا هر روز پیامـ می رسد که یکی راهی ست . چرا من انقدر

 طاقتمـ کمـ شده و دلمـ بی تاب ؟!

 

  • خانومـ ِ میمـ