می گن پیامبر (ص) یک عشق اول و آخر داشتند .. از این عشقای زمینی ..
امروز سالگرد وفات ِ این عشقه .. وفات حضرت ِ خدیجه .. امـُ المومنین .. خدایش بیامرزد ..
می گن پیامبر (ص) یک عشق اول و آخر داشتند .. از این عشقای زمینی ..
امروز سالگرد وفات ِ این عشقه .. وفات حضرت ِ خدیجه .. امـُ المومنین .. خدایش بیامرزد ..
بعـد ، یـک روز بـا همـ می نشینیمـ و من مـو های مثل شـَبَـق اَش را می بافمـ و برای َش لــاک می زنمـ ..
دست روی صورتش می کشمـ و برایش می گویمـ که زیباترین دختــر دنیاست ..
بعــد ، دوست دارمـ بنشینمـ و فقط نگاه َش کنمـ ، دختـرکمـ را می گویمـ ، دختـرک ِ سر به هـوای قشنگ َمـ
که پیرهـن ِ گـل قـرمزی اَش را پوشیده و ورجه وورجه می کند .. و با چشمـ هـای مشکـی شیطنت آمیزش
مرا نگاه می کند .. چه لحظه های رنگـارنگی خواهیمـ داشت ..
اعتراف می کنمـ دخترک های شاد و کنجکاو را همانقدر عاشقمـ که پسرک های مظلومـ ُ ساکت را ..
+ حس هایمـ کمـی سرکش شده .. نمی دانمـ ، شاید بخاطر وجود این کوچولو های دور ُ برمـ هستش .. اما حس های
قشنگیست ..
استدلال های دعای سحر خیلی دوست داشتنی ست :
خدایا ! من زیباییت را می خواهمـ از نوع ِ زیباترین َش
و چون همه ی زیبایی هایت ، زیباترین است ،
پس اصلا همه اَش را می خواهمـ .. همه ی زیبایی هایت .*
یک زیرکـی نه چندان نهفته دارد .. حکما خدا همـ با این زیرکـی کلی عشق می کند ..
+ قلب ، یک لطیفــه ی ربّانـی .. !
جرعه جرعه ، نمی خوانمـ ، بلکه سر می کشمـ بیانات حاج آقا مجتبی رو ..
* للَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ جَمَالِکَ بِأَجْمَلِهِ وَ کُلُّ جَمَالِکَ جَمِیلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِجَمَالِکَ کُلِّهِ..
خدای من آنقدر لطیفـــ است که برای بنده هاش یک مــاهِ رمضان گذاشته که توی اون مــاه سفره ی
رحمتش رو باز می کنه ُ گنـــاه می خره ُ خوبــی می بخشه ..
خدای من آنقدر غفــور است و توی قرآن َ ش که نوشته " فَاعلَموا اَنَّ اللهَ غَفــور ٌ رَحیــمٌـ " .. را که آدمـ
می خواند نمی تواند لب هایش را نگذارد روی این آیه و بوسه بر آن نزند ..
و خدای من آنقدر رحیـمـ است که هر کسـی که توی این مــاه بیاید بنشیند بر سـر خــوان نعمت َ ش
می پذیرد .. یعنی هر کس ِ هرکس که بیاید با آغوش باز می آورد می نشاندش بالای سفره ..
.. بلــه دیگه ما یه همچین خدایی داریمـ ..
دلت برای زیارت امامـ رضا تنگ شده باشد ، بعد مسافر شهر قشنگ شیراز باشی ، بعدتر این شیراز
یک حرمـ ِ مطهـر داشته باشد که آرامگاه برادر امامـ رضـا _حضرت ِ احمد بن موسی الکاظمـ _ باشد ،
بعدترش خیلی آنجا باصفا باشد .. خب دل ِ آدمـ خیلی صفا می کند دیگر ..
+ شیراز را در فضای معنوی و قشنگ آرامگاه سعدی و حافظیـه اش دیدمـ و در بازار وکیل َ ش که بوی زیره و نعنـا و بهارنــارنج
و گبه و گلیمـ ُ بوی قدیمـ ها ، بوی مادر بزرگ ها می پیچید و معتقدمـ شهر زیبایی بود بخاطر بومی بودنش ..و دوست داشتنی
بود چون هنوز آنقدر صنعتی نشده بود ..
می رومـ به شهــر ِ بهارنارج هــا .. به دیار خواجه شمس الدین محمد ..
+چنــگ بنــواز و بساز ار نبود عـود چه باک
آتشمـ عشق و دلمـ عود و تنمـ مجمر گیر
امروز عصر که داشتمـ به آزمون صبح فکر می کردمـ و ارزیابیش میکردمـ که ببینمـ اشکالای کارمـ کجا بود ُ مثلا
ریاضی ِ خیلی خوبی بود و یا شیمی خیلی نه .. و حالا که کار از کار گذشته .. چه فایده حسرت خوردن و یاد
اون روز ِ حسرت افتادمـ .. روزی که از اعمالمون بازخواست میشه ُ چه فایده حسرت خوردن؟! .. و پیش خودمـ
گفتمـ کاش اون روز انقدر دیر نشده باشه ..کاش یه حساب کتاب دقیق قبل از اینکه کار از کار بگذره انجامـ بدمـ
و فکر کنمـ توی دستامـ چی دارمـ برای آینده امـ ؟! ..
باید همین روزا دست بکار بشمـ ..همین روزا باید یه فکری کرد ، کی می دونه شاید فردا عمرمون به دنیا
نباشه.
+ چقدر زندگــی ، قبل ُ بعد ِ کنکور متفاوته !
الان بعد از یک حمــامـ ِ عالی که بعدش به موهایمـ یک سُرمـ موی خوشبو زده امـ و زیر باد کولـر نشسته امـ
می نویسمـ ،می نویسمـ از یک روز عالی . صبحش رفتیمـ زیارت شاه عبدالعظیمـ حَسنی ،به اتفاق عده ای
دوست باصفا و یک زیارت باصفاتر .. کنــــار گل های روبه روی حرمـ عکس گرفتیمـ و فکــر کردمـ روزی شاید به
این عکس ها که نگاه کنمـ چقدر دلمـ برایشان کوچک خواهد شد ..
.. و بعد یک جشن کوچک ُ صمیمی توی مدرسه ی زیبایمــان .. برای یک آقای خوب .. آقای تمامـ جهان ..
و الان همـ که دارمـ مرور می کنمـ امروز را .. فکر میکنمـ روزی می شود که دوباره دور همـ جمع شویمـ ؟!
+ برای فـائزه ، زهـرا ، مهدیه ها ، هانیه و فاطمـه .. همسفر های با صفای امروز ..
خــــاتون ! امروز را بیش از هرکس باید به شما تبریک گفت ، آنجا که برایتان قــدر خواندند ُ و شـــما
سبک ُ لطیف ُ آرامـ زمزمه کردید : اِنّا اَنزَلناهُ فی لَیلَه القَدر .. و انگار کسی درونتان خواند : اِنّا اَنزلناهُ..
و بشارتتان دادند به فرزندی که پادشاه ِ مشرق و مغرب خواهد شد ..
تمــامـ ِ گل های سرخ دنیا ارزانی ِ وجودتان ..
+ آسمان تار است ، می گویند امشب ماه را
پشت آن پیراهــن گلــدار پنهـــان کـرده ای