0006

در قرآن اسمـ بعضی پیام بران آمده است ٬ اسمـ بعضی غیر پیام بران همـ ٬ چه صالح

و چه طالح آمده است ... این صلحا عاشق حضرت باری هستند ... اما حضرت حق ٬

بعضی را خودش همـ عاشق است ... عاشقی خدا توفیر دارد با عاشقی ما ... خدا

عاشقی است که حتا دوست ندارد اسمـ معشوق ش را کسی بداند ..

حضرت حق ٬ عاشق کسی اگر شد ٬ پنهان ش می کند ... کاش پیش حضرت حق ٬

اسمـ داشتیمـ ٬ اما مرد بودیمـ .. طوباالغرباء !

+قیدار ... 

0005

ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تــو

اگر طلوع کند طالعمـ همایون ست ...

0004

ذکر برداشته ای :

               "  سُبّوحٌ قُدّوسٌ ربِّ الملائکةِ و الرّوح ... "

0003

عطر عجیبی می تــراود از لباست ٬ جا داده ای در دامنت ریحانــه ها را 

تا عشق روی خار ها پا می گذارد ٬ خورشید باران می کند ویرانه ها را 

+یا هادی الائمه (ع)

0002

بــاد مرا می برد . چادرمـ را .. تمامـ مرا ...

در حیاط حوزه ی امتحانی نشسته امـ بعد امتحان هندسه . بیوتن را باز می کنمـ

می خوانمش .. باد مو هایمـ را می برد .. و صفحه ها را ..

در کوچه ٬ برگ هـا سر شاخه های درخت می رقصند . باد درخت را می برد ...

من همین باد بردن هـا را دوست دارمـ ..

0001

قُلنا یا نارُ کونی بَرداً و سلاماً علی اِبراهیمـ ...